دکلمه تصویری شعر اشک یتیم از پروین اعتصامی
اشک یتیم
روزی گــذشت پــادشهـــی از گـــذرگـــهی |
فریاد شوق بر سر هرکوی و بام خـــاست |
پرســـید زان میـــانه یکـــــی کودک یتـــیم: |
کاین تابناک چیست که برتاج پادشــاست؟ |
آن یک جواب داد: چه دانیـــم ما که چیــست؟ |
پیــداست آنقدر، که متـــاعی گرانبــهاست |
نزدیک رفت پــیرزنی گوژپشـــت و گفــــت: |
این اشــک دیده من و خون دل شمـــاست |
ما را به رخــت و چوب شــبانی فریفـته است |
این گرگ سالــهاست که با گله آشنــاست |
آن پارسا که دِه خَـــرَد و مُلک، رهــزن است |
آن پادشا که مال رعیـت خورد، گـــداست |
بر قطــرهی سرشـــک یتیمان نظـــــاره کن |
تا بنــگری که روشنـــی گوهر از کجاست |
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود |
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست |
پروین اعتصامی
برای مشاهده فایل ویدیویی شعر اشک یتیم بر روی تصویر زیر کلیک کنید .....
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ ساعت 14:50 توسط سلمان رزاقی زارع بیدگلی
|