طرحی زیبا جهت تکریم جایگاه معلم در یک روزنامه غربی
تصویری که در آن دستان معلمان نردبانی شدن برای موفقیت های یک دانش آموز
نیمکت های چوبی و درختان جنگل ...
" 12 اردیبهشت" روز معلم مبارک باد
از فکر کردن رنج می برند ...
اشتباه معلم .... !!!
حمله گلبول های سفید به کرم روده (بیگانه خواری)
بیگانه خواری گلبول های سفید / حمله گلبول های سفید به کرم روده
گاهی زمان برامون اینجوری میگذره ....
یا رب بلا بگردان ...
میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
حافظ
داستان کوتاه: دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه دو نفر در مدرسه
آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم.
روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد کش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم.
بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک "سارق حرفهای" شدم.»
مرد دوم میگفت: «دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت خوب بدون مداد چکار کردی؟ گفتم از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟
خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه، چیزی از من نخواست.
مادرم گفت پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ گفتم چگونه نیکی کنم؟ مادرم گفت دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود.
آن مداد را به کسی که مدادش گم ميشود میدهی و بعد از پایان درس پس میگیری. خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آن قدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود.
ستاره کلاس شده بودم به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند.
حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، "صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر" هستم.»
🔸به نظر شما، چقدر "تربیت کودکی" در آینده انسان نقش دارد؟
پس بیاییم اشتباهات فرزندان را از راه صحیح بررسی کنیم.
محو شدن نقاط صورتی رنگ ...
لطفا مراحل زیر را دنبال کنید:
۱- اگه حرکت نقطه متحرک رو تعقیب کنید فقط رنگ صورتی رو میبینی!!!
۲- حالا به علامت + که وسط دایره ست خیره شوید ، نقطه متحرک بعد از چند لحظه سبز میشه!!
۳- حالا زمان بیشتری به علامت + خیره بشید بعد چند لحظه نقاط صورتی آهسته آهسته محو میشن!!!!!!!!!!!!!
تیتراژ و آهنگ برنامه مسابقه محله - (مناسب برای مسابقات درون مدرسه ای)
"مسابقه محله" نام برنامهای تلویزیونی مخصوص گروه کودک و نوجوان است که با اجرای مسعود روشنپژوه اجرا میشود. پخش این برنامه که جنبه مسابقهایی-ورزشی-سرگرمی دارد از سال ۱۳۷۰ آغاز شد و تاکنون ادامه یافته است. در این برنامه که حالت مسابقهای و سرگرمی دارد و هر بار در یک محل یا مکان اجرا میشود کودکان و نوجوانان حضور یافته و به اجرای انواع شیرینکاریها، بازیها و مسابقات میپردازند. این برنامه با تم طنز همراه است و طراحی بازیها و مسابقات را خود روشنپژوه برعهده دارد. این برنامه تاکنون علاوه بر نقاط مختلف تهران در شهرستانهای مختلف ایران نیز اجرا شده است. عوامل برنامه: تهیه کننده ، کارگردان و اجرا: مسعود روشن پژوه تصویربرداران: علیرضا ابراهیم آبادی ، محمد محمدخانی و ایمان تقیه مدیر صحنه: زویا اویسی تدوین ، مونتاژ ، مدیر تولید و برنامه ریز: امین شریفی موسیقی: شهرام نیک یار و مسعود افجه ای تیتراژ ابتدا: حبیب ده بزرگی مسئول فنی: محمد محمدخانی گروه برنامه ساز: کودک و نوجوان شبکه دو سیما
| |||
![]() | دانلود ویدیو تیتراژ ابتدایی مسابقه محله - (با صدای مسعود روشن پژوه) | ||
![]() | دانلود آهنگ تیتراژ ابتدایی مسابقه محله - (با صدای مسعود روشن پژوه) | ||
![]() | دانلود آهنگ بی کلام مسابقه محله به نام "Dragons Legend" - ( اثر گروه کوتو - KOTO ) | ||
![]() | برای مشاهده مستقیم از سایت آپارات اینجا را کلیک کن ... | ||
![]() ![]() |
پس بدان این اصل را ای اصل جو ...
زبانت را به مغزت وصل کن ...
آموزش حروف و اعداد انگلیسی به دانش آموزان مقطع دبستان و کودکان
آهنگ سال تحصیلی (95-1394) - آهنگ "نگران منی" با صدای مرتضی پاشایی
آهنگ سال تحصیلی (95-1394) - کلاس ششم 1 و 2 - مدرسه شهید تقوی شاد نوش آباد
متن ترانه "نگران منی" با صدای مرتضی پاشایی :
♫ ♫ ♫
تو به جای منم داری زجر می کشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پُره غصه شدی
نذار خسته بشم
نگو خسته شدی ...
نگران منی که نگیره دلم
واسه دیدن تو داره میره دلم
نگران منی مثل بچگیام
تو خودت می دونی من ازت چی می خوام
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی
دلی که تو تنها خداشی ...
♫ ♫ ♫
یه غرور یخی یه ستاره ی سرد
یه شب از همه چی به خدا گله کرد
یدفعه به خودش همه چی رو سپرد
دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد ...
نگران منی به تو قرصه دلم
تو کنار منی نمی ترسه دلم
بغلم کن ازم همه چیمو بگیر
بذار گریه کنم پیش تو دل سیر ...
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی
دلی که تو تنها خداشی ...
پخش آنلاین آهنگ "نگران منی" | |
![]() | دانلود متن آهنگ "نگران منی" |
![]() | دانلود آهنگ "نگران منی" |
![]() | دانلود نماهنگ - موزیک ویدیو "نگران منی" |
سفیدشهر - سفیدشهر کجاست؟ ( آشنایی ، معرفی ، تاریخچه ، پادکست و ... )
تاریخچه
سفیدشهر نام قبلی آن روستای نصرآباد کویر است . از توابع شهرستان آران و بیدگل و در قسمت شمال شرقی شهرستان کاشان و در مجاورت منطقه ای قدیمی به نام درم قرار دارد. در سال 1381 بعد از تبدیل شهر آران و بیدگل به شهرستان، روستای نصرآباد کویر به شهر تغییر وضعیت داد. در مورد قدمت شهر منقول است ساکنین اولیه شهر نصرانی و مسیحی بوده اند. و تسمیه شهر بنام نصرآباد برگرفته از کلمه نصرانی بوده است. و قبوری در گورستان شهر مشاهده شده که حاکی از حضور افرادی غیر مسلمان در شهر در گذشته ای بسیار دور بوده است. عده ای نیز عقیده دارند که موسس شهر شخصی به نام نصر بوده است که نام نصرآباد برگرفته از نام این شخص می باشد، ولی مدرک مستندی در این زمینه هنوز دریافت نشده است.
![]() | |
میدان ورودی سفیدشهر (از طرف محمدآباد) | اِلمان شهر |
مهمترین و قدیمی ترین مدرکی که در مورد نصرآباد در دست می باشد مطلبی است که در کتاب تاریخ قم از حسن بن قمی در سال 378 هجری قمری به آن اشاره شده است. در این کتاب که 1042 سال قبل نوشته شده است، در ذیل قاسان(کاشان) نصرآباد را نیز از توابع آن ذکر نموده اند. نکته مهم دیگر در بحث تاریخچه سفیدشهر آن است که محل اولیه شهر در مکان دیگری موسوم به <<چاله غم >> بوده است . در حال حاضر کشاورزان در این منطقه مشغول کشت و زرع می باشند. آنگونه که از عنوان بر می آید می بایستی حادثه ناگوار و تلخی در این منطقه اتفاق افتاده باشد که عنوان چاله غم به آن داده اند.
![]() | |
قلعه تاریخی | آب انبار تاریخی |
وجه تسمیه
قدیمی ترین نامی که برای شهر سفیدشهر ذکر شده است نصرآباد سربشت و یا سر پشت است که این نام در زمان سلطنت جهانشهاه قره قویونلو از سلسله قره قویونلوها در سال 579 انتخاب شده است. وزیر جهانشهاه امیر عمادالدین که طبق فرمان او نیمی از قنات مزرعه نصرآباد وقف مسجد میر عماد کاشان شده است و متن آن به سنگی حک شده که در آن نصرآباد سربشت تصریح گردیده است. که این نام در کتاب کاشان در آئینه گذشته و حال ذکر شده است .
از جمله نامهای دیگر نصرآباد که در بین مردم گفته می شده است نصرآباد خربزه می باشد که شهرتی می باشد که شهر در تامین محصولات خربزه ء قم و کاشان و اطراف داشته است. شهرت دیگر این شهر نصرآباد کویر است که این نام برگرفته از مناطق کویری است که اطراف شهر را احاطه کرده است و قبل از تبدیل شده روستا به شهر در اسناد و مکاتبات رسمی بکار می رفته است .
در حال حاضر نام کنونی در تقسیمات جدید شهری در سال 1381 مصوبه وزارت کشور جمهوری اسلامی مقرر گردید تا روستای نصرآباد به شهر تبدیل گردد براین اساس، نصرآباد که قبلا از توابع شهر کاشان محسوب می گردید در حال حاضر جزء توابع شهرستان آران و بیدگل به شمار می آید.
از میان اسامی مختلف پیشنهادی به وزارت کشور، نام سفیدشهر انتخاب و جایگزین نام نصرآباد کویر شد. قابل ذکر است که این نام یادآور سابقه این منطقه در تولید پنبه می باشد که به دلیل حجم و میزان تولید بالای پنبه، این منطقه از دیر باز شهره بوده است. و در السنه خاص و عام به منطقه سفید دشت معروف بوده است.
![]() | ![]() |
شاهزاده ابراهیم | امامزاده بی بی سکینه خاتون |
جمعیت
با توجه به سرشماری جمعیت تا اسفندماه سال 1378 شهر حدود 4417 نفر جمعیت داشته که بر اساس سرشماری جدید در سال 1385 این رقم به حدود 6000 نفر رسیده است. بر اساس این آمار جمعیت شهر مشتمل بر 1004 خانوار است و میزان رشد جمعیت در سال 1378 ، 2% بوده که نسبت به سالهای قبل کاهش محسوسی داشته است.
در حال حاضر بیش از 70% سکنه شهر زیر 30 سال سن دارند.
![]() | ![]() |
پارک شهید باقری | گلزار شهدا |
موقعیت اقتصادی
از لحاظ اقتصادی مردم منطقه همچون گذشته به کشاورزی و قالی بافی اشتغال دارند. تعدادی از جوانان در کارگاه های صنعتی مشغول بکار هستند. محصولات کشاورزی که تولید می گردد عبارت است از غلات،پنبه،گندم،جو،خربزه، هندوانه و حبوبات می باشد. در کتاب فرهنگ لغت فارسی معین به محصولات دیگر سفیدشهر از جمله تنباکو و ابریشم نیز در کنار این محصولات اشاره نموده است. با توجه به مطالب نقل شده در بالا محصولات تولیدی سفیدشهر به دو گرده زراعی و دستی (فرش) تقسیم می شود. نکته ای که در اینجا بسیار جالب و قابل تامل است این است که دهخدا تنباکو و ابریشم را از محصولات سفیدشهر می داند. البته امروزه در حالی که سایر محصولات ذکر شده کشت می شوند اما تولید تنباکو و ابریشم از چند سال گذشته متوقف شده است.
اما از لحاظ کشت و تولید محصول پنبه این شهر دارای رتبه استانی و کشوری می باشد که بسیار حائز اهمیت می باشد که علت نامگذاری این شهر (سفیدشهر ) بدین لحاظ می باشد.
![]() | |
خربزه سفیدشهر | سالن شهدای سفیدشهر |
موقعیت جغرافیایی
سفیدشهر در 21 کیلومتری شمال غربی شهرستان آرا ن و بیدگل و در 21 کیلومتری شمال غربی شهرستان کاشان قرار گرفته است. این شهر در مختصات 51 درجه و 21 دقیقه و 10 ثانیه طول شرقی نصف النهار گرینویچ و 34 درجه و 17 دقیقه و 40 ثانیه عرض شمالی از خط استوا در بخش مرکزی آران و بیدگل قرار دارد. از شمال به راه آهن، از جنوب به روستای یزدل و جاده ترانزیت قم و آزاد راه امیر کبیر، از شرق به روستای محمد آباد و علی آباد و از غرب به جاده ترانزیت قم – کاشان و شهر مشکات منتهی می شود.
![]() | |
میدان ورودی سفیدشهر (از طرف مشکات) | میدان ورودی سفیدشهر (از طرف مشکات) |
Sefidshahr is a city in the Central District of Aran va Bidgol County, Isfahan Province, Iran. At the 2006 census, its population was 5,151, in 1,249 families. Wikipedia
(Population: 5,151 (year 2006
برای آشنایی بیشتر کلیپ زیر را مشاهده نمایید ......
درخت بخشنده / تفکر و پژوهش ششم دبستان
درخت بخشنده
نوشته شل سیلور استاین، نقاش شل سیلور استاین، مترجم رضي هیرمندی
تهران: نمایشگاه کتاب کودک، 1363 [48] ص، مصور (رنگی)
خلاصهي داستان:
روزی روزگاری درختی بود. و او پسرک کوچولوئی را دوست می داشت. و پسرک هر روز میآمد. و برگهایش را جمع می کرد، و از آنها کلاه می ساخت. از تنهاش بالا می رفت، و سیب میخورد. پسرک هر وقت خسته میشد زیر سایهاش میخوابید. او درخت را دوست میداشت. و درخت خوشحال بود. اما زمان میگذشت، و پسرک بزرگ می شد و درخت اغلب تنها بود.
یک روز پسرک نزد درخت آمد. درخت گفت: پسر از تنهام بالا بیا، با شاخههایم تاب بخور، سیب بخور و در سایهام بازی کن. پسرک گفت: من دیگر بزرگ شدهام، می خواهم چیزی بخرم و سرگرمی داشته باشم. من پولی ندارم. من تنها برگ و سیب دارم. سیبهایم را به شهر ببر، بفروش آن وقت پول خواهی داشت.
پسرک از درخت بالا رفت، سیبهایش را چید و برداشت و رفت.
اما پسرک دیگر تا مدتها بازنگشت. درخت غمگین بود. تا یک روز پسرک برگشت.
درخت از شادی تکان خورد و گفت از تنهام بالا بیا. پسر گفت: آنقدر گرفتارم که فرصت بالا رفتن از درخت را ندارم. من خانهای می خواهم که خودم را در آن گرم نگاه دارم، زن و بچه می خواهم. می توانی به من خانه بدهی؟ درخت گفت: من خانهای ندارم، تو می توانی شاخههایم را ببری و برای خود خانهای بسازی.
آنوقت پسرک شاخههایش را برید تا برای خود خانهای بسازد.
اما پسرک تا مدتها بازنگشت. وقتی برگشت، درخت به او گفت: بیا، پسر، بیا و بازی کن. پسرک گفت: دیگر آنقدر پیر و افسرده شدهام که نمی توانم بازی کنم. قایقی می خواهم که مرا از اینجا به جائی دور برد. تو می توانی بمن قایقی بدهی؟
درخت گفت: تنهام را قطع کن و برای خود قایقی بساز. و پسر تنۀ درخت را قطع کرد، قایقی ساخت و سوار بر آن از آنجا دور شد.
پس از زمانی دراز پسرک بار دیگر برگشت. درخت گفت: متأسفم که چیزی ندارم تا بتو بدهم.
پسرک گفت: من دیگر به چیزی احتیاج ندارم. بسیار خستهام. فقط جائی برای نشستن و آسودن می خواهم.
درخت گفت: بسیار خوب، تا جایی که می توانست خود را بالا کشید، و گفت: بیا پسر، بیا بنشین و استراحت کن.
و پسرک خیال کرد، درخت خوشحال بود.
![]() | |||
![]() | پیش نمایش : مشاهده | ||
![]() | دانلود پاورپوینت - pptx | ||
![]() | دانلود پی دی اف - pdf | ||
![]() | دانلود ویدیو - mp4 | ![]() ![]() |
تصویرسازی فضایی نسبت به احجام
![]() | ![]() | |
هرم | مکعب |
مجموع زوایای داخلی یک مثلث = نیم صفحه = 180 درجه
انیمیشن باز شدن مکعب و هرم
![]() | ![]() | |
بازشدن مکعب | باز شدن هرم |
انیمیشن نحوه ی بدست آوردن فرمول مساحت یک دایره
انیمیشن نحوه بدست آوردن مساحت جانبی یک استوانه
حالت های غیرممکن (2) ....
ادعای چینی ها ....؟؟؟ |
![]() |
حالت های غیرممکن (1) ....
یک دانه اضافه است ...؟؟؟ |
![]() |
مجموع 3 زاویه داخلی یک مثلث = 180 درجه
انیمیشن فرمول و نحوه بدست آوردن تعداد قطرهای یک چند ضلعی محدب
انیمیشن رسم عمود منصف با پرگار
انیمیشن نحوه ی رسم نیمساز با پرگار
انیمیشن دو زاویه متمم و دو زاویه مکمل
انیمیشن دو زاویه متمم (90 درجه) و انیمشنن دو زاویه مکمل (180 درجه)
انیمیشن مجموع زوایای خارجی چندضلعی محدب = 360 درجه
![]() |
![]() |
انیمشن مجموع زوایای خارجی چندضلعی محدب = 360 درجه
نجات یک فرد = نجات یک اجتماع
مبادا شیطان ...
امام علی (ع)
ای بندگان خدا مبادا شیطان شما را با ندای خود به حرکت درآورد.
اگر شما مبارزه نکنید ...
اگر شما مبارزه نکنید برای آنچه می خواهید بدست آورید
پس هرگز برای شکست هایتان گریه نکنید.
مواظب افکارمان باشیم ...
مراقب افکارتان باشید که گفتارتان می شود *** مراقب گفتارتان باشید که اعمالتان می شود
مراقب اعمالتان باشید که عادتتان می شود *** مراقب عادتتان باشید که شخصیتتان می شود
مراقب شخصیتتان یاشید که عاقبتتان می شود