عیب کسان منگر و احسان خویش / دیده فرو بر به گریبان خویش

آینه روزی که بگیری به دست / خود شکن آنروز مشو خودپرست

خویشتن آرای مشو چون بهار / تا نکند در تو طمع روزگار

عمر به خوشنودی دلها گذار / تا ز تو خشنود شود کردگار

گرم شو از مهر و زکین سرد باش / چون مه و خورشید جوانمرد باش

هر که به نیکی عمل آغاز کرد / نیکی او روی بدو باز کرد

 

نظامی